پرش به محتوا
خانه » فرجام‌شناسی » قیامت در تصوف

قیامت در تصوف

    نگاه صوفیه به مقوله معاد، قیامت و رستاخیز، با نگاه سایر مسلمانان متفاوت است. آن‌ها با نگاهی تاویلی و باطنی به قیامت، دیدگاهی کاملا متفاوت با آیات و روایات مطرح می‌کنند.

    ایجاد و اعدام

    معنای مرگ و قیامت در نظام جهان‌بینی صوفیه کاملا متفاوت با نظر سایر مسلمانان است.

    در نظام وحدت وجود، همه چیز عین ذات خدا است لذا «موجود شدن» و «از بین رفتن» وجود خدا معنا ندارد، بلکه « ایجاد» به معنای «ظهور یافتن و خروج از کمون» است [1]یعنی اشیایی که مخفی بوده‌اند، ظهور می‌یابند و «از بین رفتن»، به معنای «مخفی شدن و ورود به کمون و باطن» است.

    پس هرگاه اشیاء، بروز و ظهور یابند، حق در دل آن‌ها پنهان می‌گردد اما آن هنگام که کثرت به کمون رفته و پنهان شده و وحدت، آشکار شود، خدای واحد جلوه می‌کند و حقیقت «اعدام عرفانی» روی خواهد داد که از مجموعۀ این فرآیند، به «اعدام و نیست کردن عرفانی» تعبیر می‌شود.

    داود قیصری در همین باره می‌گوید:

    «ایجاده للاشیاء اختفائه فیها مع اظهاره ایّاها»[2]قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، فصل اول از مقدمه، ص۷.

    {به‌وجود آوردن خداوند اشیاء را، به معنای مخفی شدن خود در میان آن‌ها (که) به همراه ظاهر ساختن ایشان است، می‌باشد.}

    قیصری در تشریح اعدام از منظر صوفیه می‌گوید:

    «واعدامه لها فی القیامه الکبری ظهوره بوحدته وقهره ایّاها بازاله تعیّناتها وسماتها وجعلها متلاشیهً کما قال لمن الملک الیوم لله الواحد القهّار وکل شیءٍ هالک الا وجهه وفی الصغری تحوّله من عالم الشهاده الی عالم الغیب او من صوره الی صوره فی عالمٍ؛»[3]قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، فصل اول از مقدمه، ص۷: «معدوم ساختن اشیا توسط خداوند متعال (گاه در قیامت … ادامه پاورقی

    انواع قیامت

    صوفیان به چند نوع قیامت باور دارند که عبارت است از:

    قیامت لحظه به لحظه، قیامت صغرای آفاقی، قیامت صغرای انفسی، قیامت کبرای شرعی، قیامت کبرای انفسی.

    قیامت لحظه به لحظه

    این قیامت، در هر لحظه، برای همه موجودات روی می‌دهد، زیرا همه ذرات عالم همچنان‌که در قوس نزول لحظه به لحظه از غیب به شهادت می‌آیند، لحظه به لحظه نیز در قوس صعود از شهادت به غیب در حرکت‌اند و آن به آن، نوعی از اعدام عرفانی و در نتیجه «قیامت» برای آن‌ها روی می‌دهد.

    داود قیصری می‌آورد:

    «برای قیامت و ساعت، انواع پنج‌گانه‌ای به تعداد حضرات خمس وجود دارد، یکی از انواع قیامت همان است که در هر آن و لحظه‌ای اتفاق می‌افتد، زیرا در هر آنی، موجودات عالم که عبارت‌اند از معانی و تجلیات و کائنات و فاسدات و غیرآن‌ها – که جز خداوند به تعداد آن‌ها احاطه ندارد ـ از غیب به طرف شهادت ظهور و از شهادت به طرف غیب داخل می‌شوند و از همین جهت، قیامت را ساعت گفته‌اند.»[4]قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، فصل نهم از مقدمه، ص۴۱.

    لازمه پذیرش بحث تجدد امثال، اعدام‌های آنی‌ای است که خود، نوعی از معاد و قیامت است و اشیاء دم به دم پس از به ظهور رسیدن، به عالم غیب رهسپار می‌شوند.

    قیامت صغرای آفاقی

    این قیامت بلافاصله بعد از مرگ انسان حاصل می‌شود. نسبت به برخی از قیامت‌ها کوچک‌تر است لذا «صغرا» نام دارد و چون در عالم خارج از نفس اتفاق می‌افتد، «آفاقی» نامیده می‌شود.

    صوفیان در این رابطه به نقلی از رسول الله صلی الله علیه وآله استناد کرده‌اند که «من مات فقد قامت قیامته»، هر کسی بمیرد قیامت او برپا می‌شود.[5]غزالی، محمد، إحیاء علوم الدین، ج‏12، ص38.

    البته قیامت به معنای رستاخیز است و خیزش و قیامی روی می‌دهد، و در هنگام مرگ، تمام خلقیات و ملکات و افعال او قیام می‌کنند و به صورت‌های مختلف بهشتی یا دوزخی، زشت یا نیکو جلوه‌گر می‌شوند.

    قیامت صغرای انفسی

    این قیامت، همان انخلاع و برون فکنی است که صوفی با اراده خودش بدان می‌رسد.

    در این نوع از قیامت، آثار مرگی که به صورت طبیعی در عالم خارج تحقق می‌یابد، در شرایط خاصی برای سالک الی الله و در حال حیات او رخ خواهد داد، لذا برای تمییز این دو نوع از قیامت صغرا، یکی را قیامت صغرای آفاقی و دیگری را قیامت صغرای انفسی نام کرده‌اند.

    در این رابطه، صوفیان به نقلی از رسول خدا صلی الله علیه وآله استناد کرده‌اند که «موتوا قبل ان تموتوا»، بمیرید قبل از آنکه میرانده شوید.[6]دایه رازی، نجم الدین، مرصاد العباد، ص179.

    داود قیصری درباره قسم سوم از قیامت می‌گوید:

    «وبازاء الموت الارادی الذی یحصل للسالکین المتوجهین الی الحق تعالی قبل وقوع الموت الطبیعی کما قال صلی الله علیه و آله: موتوا قبل ان تموتوا… لذلک ینکشف للسالک ما ینکشف للمیّت ویسمی بالقیامه الصغری.»[7]قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، ص۴۰: «و در مقابل مرگ طبیعی، مرگ ارادی است که برای سالکان راه خدا پیش از وقوع … ادامه پاورقی

    قیامت کبرای شرعی

    در برابر دو نوع قیامت صغرای آفاقی و انفسی، دو نوع قیامت کبرای «آفاقی یا شرعی» و «انفسی» وجود دارد.

    «کبری» نامیدند زیرا اختصاص به فرد خاصی ندارد و حشر و قیامت و رستاخیز همگانی است. «شرعی» نامیدند زیرا موعود همه انبیاست و در قرآن و روایات، خبر از آمدنش داده‌اند و بخش زیادی از متون دینی، در شرح و بسط ویژگی‌های آن و اتفاقاتی است که در آن می‌افتد. برخلاف مرگ طبیعی که قیامت شخصی است و مربوط به فرد خاصی می‌شود، این قیامت همۀ خلایق را شامل می‌شود.

    قیصری در ادامه نوشته‌های سابقش و در مقام تبیین نوع چهارم از قیامت می‌گوید:

    «وذلک بطلوع شمس الذات الاحدیّه من مغرب المظاهر الخلقیه وانکشاف الحقیقه الکلّیه وظهور الوحده التّامه وانقهار الکثره کقوله تعالی لمن الملک الیوم لله الواحد القهّار.»[8]قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، ص۴۰ : (همچنان‌که با طلوع خورشید، شب به کنار می‌رود و روز هویدا می‌شود) … ادامه پاورقی

    قیامت کبرای انفسی

    صوفی با رسیدن به مقام فناء فی الله، قیامت کبری انفسی خود را رقم می‌زند.

    در واقع آنچه را که در قیامت کبرای شرعی روی می‌دهد، زودتر و پیش‌تر از دیگران، برای خود حاصل می‌کند و رستاخیز بشر را نظاره کرده، جهنمیان و بهشتیان را ملاقات می‌کند، اهل سعادت و شقاوت را مشاهده کرده و انواع عذاب‌های دوزخی و تنعمات بهشتی را می‌بیند.

    قیصری در پایان گفتاری که در آن انواع قیامت را برمی‌شمارد، درباره «قیامت کبرای انفسی» می‌گوید:

    «وبازائه ما یحصل للعارفین الموحّدین من الفناء فی الله والبقاء‌ به قبل وقوع حکم ذلک التجلّی علی جمیع الخلائق ویسمّی بالقیامه الکبری.»[9]قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، ص۴۰: و در برابر قیامت موعود، آن قیامت بزرگی است که برای عارفان موحد روی … ادامه پاورقی

    تقسیمی دیگر

    بر اساس تعبیر دیگری، در قوس صعود، سه عالَم در پی هم قرار دارند: دنیا، برزخ و در نهایت، آخرت و قیامت.

    این سه عالم از منظر عرفانی، با دو اسم «ظاهر» و «باطن» اداره می‌شوند. کیفیت اداره این عوالم ثلاثه توسط دو اسم ظاهر و باطن بدین صورت است که اسم «ظاهر» متکفل حقیقت دنیا و تمام شئون آن است و اسم «باطن» مقتضی آخرت است و اسم ترکیبی که از نکاح دو اسم ظاهر و باطن تولد یافته و مابین آن دو قرار دارد، متکفل برزخ و امورات آن است.

    فرآیند عمل این سه اسم در قوس صعود، بدین منوال است که آنچه در این عالم ظاهر است، در عوالم دیگر به تدریج، باطن شده و به کمون می‌روند و آنچه در اینجا باطن و مخفی بوده در عوالم دیگر به آرامی ظهور می‌یابند، بنابراین جسم و بدن مادی و عنصری و هیئات و اشکال و هر چیز دیگر عالم ماده، نه آنکه از بین برود بلکه در باطن فرو رفته و از ظهور آن به‌تدریج کاسته می‌شود و اساساً می‌توان یکی از تحلیل‌های بسیار خوب در معاد جسمانی را همین‌ اصل عرفانی دانست که صور مادی با همۀ ریزه‌کاری‌هایش در عوالم دیگر باقی‌اند لکن به صورت بطون و خفا، و تمام ملکات و خلقیات و نیات و نتایج اعمال و حرکات و گفتار که در باطن و ضمیر انسان مخفی بوده‌اند،‌ در برزخ و معاد‌ ـ با اختلاف درجۀ ظهور حقایق ـ به‌تدریج بروز و ظهور می‌یابند، و بر اساس همین مبنا، تفاوت برزخ و قیامت ـ همچنان‌که ملاصدرا نیز بر آن پای فشرده است ـ فقط در شدت و ضعف نهفته است.

    به همین جهت، به تعبیر قرآنی، روز قیامت، «یَوْمَ تُبْلَی السَّرَائِرُ» است یعنی هر آنچه در اینجا در جان‌ها و سرائر مردم مخفی بوده، آشکار می‌شود که در ازای آن هر آنچه در دنیا ظاهر و آشکار بوده، پنهان و مستور می‌گردد.

    قیصری می‌نویسد:

    «فاذا کملت هذه الدائره ایضاً وجب قیام الساعه باقتضاء الاسم الباطن والمتولّد من الباطن والظاهر الذی هو الحدّ الفاصل بینهما، ظهور کمالاته واحکامه فیصیر کل ما کان صورهً معنیً وکل ما کان معنیً صوره‌ای یظهر ما هو مستورٌ فی الباطن من هیئات النفس علی صورها الحقیقیه ویستتر الصور التی احتجبت المعانی فیها فیحصل صوره الجنّه والنار والحشر والنشر علی ما اخبر عنه الانبیاء والاولیاء صلوات الله علیهم اجمعین.»[10]قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، ص129: وقتی دایرۀ ولایت نیز (همچون دایرۀ نبوت با آمدن خاتم اولیا) کامل شود، … ادامه پاورقی

    نقد و بررسی

    1- این تقسیم بندی صوفیه از قیامت، کاملا ذوقی و ابداعی است و مصداق بارز بدعت گذاری و تحریف و تاویل نصوص دینی محسوب می‌شود.

    2- بر اساس نظر صوفیه، انسان می‌تواند با رسیدن به مقام فناء، در همین دنیا قیامت خود را برپا کرده و تمام حقائق را برملا سازد. چنین نگاهی اساس دیانت و شریعت را زیر سوال می‌برد زیرا با فرا رسیدن قیامت، تمام احکام و حدود و شرائع کنار می‌رود. پس هرکس می‌تواند مدعی شود به «یوْمَ تُبْلَی السَّرائِر» دست یافته و دیگر التزامی به دین نداشته باشد.

    3- تقسیم بندی مذکور بیشتر از جانب نویسندگان صوفیه و حکمای آن‌ها بیان شده و حتی میان خود صوفیان نیز مورد اتفاق و اجماع نیست و حتی می‌توان گفت صوفیان نظر یکسانی درباره قیامت ندارند.

    4- معاد از مهم‌ترین اصول دین اسلام است و علمای مسلمان حساسیت بسیاری نسبت به آن داشته‌اند، به گونه‌ای که اندکی انحراف در تفسیر معاد را خروج از دیانت تلقی می‌کردند. بسیاری از حکما و عرفای مسلمان که در طول تاریخ، به کفر و ارتداد محکوم شده بودند، به خاطر این بود که نظر آن‌ها در تفسیر قیامت و معاد، با صریح آیات قرآن در تضاد بوده و به معاد روحانی یا غیره باور داشتند. این نگاه صوفیه نیز یک انحراف آشکار از معاد قرآنی است و اگر صوفیان به لوازم دیدگاه خود ملتزم باشند، طبق نظر فقهاء از دایره اسلام نیز خارج خواهند شد.

    منابع و مآخذ

    1. رازی، نجم الدین، مرصاد العباد‌، به اهتمام محمدامین ریاحی، تهران، انتشارات علمی و‌ ‌فرهنگی، ۱۳۶۵ش
    2. شیرازی، صدرالدین محمد، اسفار الاربعه، بیروت، دار احیا التراث، 1981م
    3. غزالی، ابوحامد محمد، احیاء علوم الدین، ترجمه مویدالدین محمد خوارزمی، تهران، علمی و فرهنگی، 1374ش
    4. قشیری، ابوالقاسم عبدالکریم‏، الرساله القشیریه، تصحیح عبد الحلیم محمود/ محمود بن شریف‏، انتشارات بیدار، قم‏، 1374ش
    5. قیصری، داود بن محمود، شرح فصوص الحکم، چاپ جلال الدین آشتیانی، تهران، ۱۳۷۵ش
    6. قیصری، داود بن محمود، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، تصحیح سید جلال الدین آشتیانی، امیر کبیر، چاپ سوم، تهران، 1370ش

    پاورقی ها

    پاورقی ها
    1یعنی اشیایی که مخفی بوده‌اند، ظهور می‌یابند
    2قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، فصل اول از مقدمه، ص۷.
    3قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، فصل اول از مقدمه، ص۷: «معدوم ساختن اشیا توسط خداوند متعال (گاه در قیامت کبرا صورت می‌گیرد و گاه در قیامت صغرا و اما مرگ) در قیامت کبرا (به معنای) ظهور خداوند با وصف وحدت و یگانه‌ای اوست (که لازمۀ آن) مقهور ساختن اشیا‌ به واسطۀ ازالۀ تعینات و علائم آن‌ها و متلاشی کردن این تعینات است.».
    4قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، فصل نهم از مقدمه، ص۴۱.
    5غزالی، محمد، إحیاء علوم الدین، ج‏12، ص38.
    6دایه رازی، نجم الدین، مرصاد العباد، ص179.
    7قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، ص۴۰: «و در مقابل مرگ طبیعی، مرگ ارادی است که برای سالکان راه خدا پیش از وقوع مرگ طبیعی به وقوع می‌پیوندد، همچنان‌که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بمیرید قبل از آنکه میرانده شوید. به همین جهت (و وقوع مرگ ارادی برای اهل سلوک) آنچه برای مردگان کشف می‌شود، بر سالکان کوی دوست هم کشف شده (و چشم برزخی آن‌ها گشوده می‌گردد) و این نوع از قیامت (همچون قسم قبلی) قیامت صغرا نامیده شده است (زیرا اختصاصی و مربوط به شخص واحدی است)».
    8قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، ص۴۰ : (همچنان‌که با طلوع خورشید، شب به کنار می‌رود و روز هویدا می‌شود) قیامت، با طلوع و درخشش خورشید ذات احدی از جانب غروب مظاهر خلقی و کشف حقیقت کلیه و ظهور وحدت تامه و مقهور شدن کثرات، تحقق می‌یابد همچنان‌که خداوند متعال می‌فرماید: لِّمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ (پادشاهی و سیطرۀ امروز از آنِ کیست؟ از آنِ خدای واحد قهار است ـ که غیری در میان نگذاشته است).
    9قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، ص۴۰: و در برابر قیامت موعود، آن قیامت بزرگی است که برای عارفان موحد روی می‌دهد که عبارت از فنای در حق و بقای به حق است (که در این حال وحدت حق ظاهر و اشیاء در مرحله اول مخفی و در مقام بقاء، به بقای ‌حق باقی خواهند بود) پیش از اینکه این نحو تجلی برای جمیع خلایق روی دهد.
    10قیصری، داود، شرح فصوص الحکم قیصری، ص129: وقتی دایرۀ ولایت نیز (همچون دایرۀ نبوت با آمدن خاتم اولیا) کامل شود، قیام ساعت (و وقوع آخرت) واجب می‌گردد (و کیفیت آن بدین صورت است که) اسم باطن و اسمی که از ترکیب دو اسم ظاهر و باطن تولد یافته و حد فاصل آن دو است، مقتضی ظهور کمالات و احکام خویش می‌باشند و در نتیجه هرچه (در اینجا) صورت است (آنجا) معنا می‌شود (و باطنی می‌گردد) و هر آنچه (در اینجا) معنا (و باطن) بوده (آنجا) صورت می‌شود. و به عبارت دیگر هر آنچه (در اینجا) از هیئت‌های نفسانی در باطن انسان پوشیده بوده (در آنجا) به صور حقیقی خود آشکار می‌شوند و صورت‌هایی که (در اینجا) معانی در آن‌ها در پرده بودند (آنجا) مستور می‌گردند، پس (بدین ترتیب و ظهور حقایق پنهان) بهشت و جهنم و حشر و نشر (و غیر این‌ها) بنابر همانچه که پیامبران و اولیای الهی صلوات الله علیهم اجمعین، خبر داده‌اند، به وقوع می‌پیوندد.