بسیاری از صوفیان بهرهگیری از نوای ابزار و آلات موسیقی و غناء را در رسیدن به حال و جذبه عرفانی و کمال نفسانی موثر میدانند. درحالیکه ثقلین از پرداختن به موسیقی و غناء نهی کردهاند. ابزار مورد استفاده صوفیه در مجالس سماع و غناء صوفیه شامل «دف، دایره، نی (مزمار)، طبل، رباب، طنبور و غیره» میشود. در این مقاله، «روایات مذمت سماع» مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
فهرست
مذمت بربط و عود
«بربط» یا «عود» از دیگر سازهای زهی است که استعمال آن در طریقتهای خراسان قدیم رواج داشت.
ابوداود از امام صادق علیه السلام روایت میکند که فرمود:
«هرکس چهل روز در خانهاش بربط نواخته شود، خداوند شیطانی به نام «قفندر» را بر وی مسلط میکند، پس هیچ عضوی از اعضای بدنش را باقی نمیگذارد مگر آنکه روی آن مینشیند. هنگامی که این اتفاق افتاد، شرم و حیا از او گرفته میشود و از آنچه میگوید و آنچه به او گفته میشود، هیچ باکی ندارد».[1]عن ابی عبدالله علیه السلام: إِنَّ شَیطَاناً یقَالُ لَهُ الْقَفَنْدَرُ إِذَا ضُرِبَ فِی مَنْزِلِ الرَّجُلِ … ادامه پاورقی
موسی بن حبیب از امام سجاد علیه السلام روایت میکند که فرمود:
«خداوند امتی را که در میانشان بربط صدا میکند و متکبر گریه و زاری سر میدهد، پاک و سرافراز نمیکند».[2]عن علی بن الحسین علیهما السلام قال: لَا یُقَدِّسُ اللَّهُ أُمَّهً فِیهَا بَرْبَطٌ یُقَعْقِعُ وَ تَائِهٌ … ادامه پاورقی
کلیب صیداوی از امام صادق علیه السلام روایت میکند که فرمود:
«نواختن عود در دل، نفاق میرویاند، همانگونه که آب سبزی میرویاند.»[3]عن کلیب الصیداوی قال سمعت أبا عبد اللّه علیه السلام یقول: «ضَرْبُ الْعِیدَانِ یُنْبِتُ النِّفَاقَ فِی … ادامه پاورقی
مذمت تار، تنبور و رباب
تار، طنبور و رباب از سازهای زهی است که با اسامی مختلفی مثل چارپاره و غیره، در طریقتهای ایرانی و افغانستانی و پاکستانی رواج دارد و در متون کهن صوفیه نیز به کرات از آن یاد شده است.[4]مولوی، جلال الدین محمد، فیه ما فیه، ص231.
امیر المؤمنین علیه السلام شنید شخصی با تنبور، طرب و شادی میکند. امام علیه السلام او را از این عمل بازداشت و تنبور را شکست. آنگاه از وی خواست توبه کند و آن مرد توبه کرد. سپس علی علیه السلام به آن مرد گفت: «آیا میدانی تنبور وقتی نواخته میشود، چه میگوید؟» آن مرد گفت: جانشین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آگاهتر است. امام علیه السلام فرمود: «تنبور میگوید: به زودی پشیمان خواهی شد، به زودی پشیمان خواهی شد، ای همنشین با من. به زودی داخل دوزخ خواهی شد، ای نوازنده من.»[5]«أَنَّهُ سَمِعَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام رَجُلًا یطْرِبُ بِالطُّنْبُورِ فَمَنَعَهُ وَ کسَرَ … ادامه پاورقی
مذمت دف و دایره
دف و دایره را ساز خانقاهها مینامند زیرا در بیشتر طرق صوفیه ایران و قفقاز و به ویژه طریقتهای نواحی کردنشین مثل قادریه، خاکساریه و نقشبندیه و البته اهل حق رواج دارد و آنها از دفهایی بزرگ با مجموعه زنجیرهای مخصوص سهحلقه ای، در مجالس سماع و پایکوبی خود بهره میبرند.
اوحدالدین کرمانی گوید:
عمری است که من حدیث وی میشنوم****و آوازه عشق از دف و نی میشنوم[6]کرمانی، اوحدالدین، دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی، ص276.
اما پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره دف فرمودند:
«به راستی خداوند دف و تنبک و نی و هر بازیچهای را حرام کرد.»[7]«أَنَّهُ نَهَی عَنِ الضَّرْبِ بِالدَّفِّ وَ الرَّقْصِ وَ عَنِ اللَّعْبِ کلِّهِ وَ عَنْ حُضُورِهِ وَ عَنِ … ادامه پاورقی
مذمت نی و ابزار موسیقی
ساز نی از دسته سازهای بادی حزنانگیز است که استعمال بسیار شایعی در طریقتهای ایران داشته و دارد و مشاهیر صوفیه در مدح و ستایش آن شعرهای زیادی سرودهاند[8]دایه رازی، نجم الدین، مرصاد العباد، ص182. به گونهای که این نوع از اشعار را به عنوان «نینامه» میشناسند، مانند « نی نامه جامی».[9]رک: جامی، عبدالرحمن. مرقع نینامه جامی. مولوی کتاب مثنوی معنوی را با یادکرد از این ساز آغاز میکند:
بشنو از نی چون حکایت میکند ****از جداییها شکایت میکند
کز نِیِستان تا مرا بُبریدهاند****از نَفیرم مرد و زن نالیدهاند[10]مولوی، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، متن، ص3.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «خداوند مرا به عنوان رحمت برای جهانیان مبعوث کرد و مبعوث کرد تا ابزار موسیقی و مزمار (نی) و امور جاهلیت را نابود کنم.»[11]«إِنَّ اللَّهَ بَعَثَنِی رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ وَ لِأَمْحَقَ الْمَعَازِفَ وَ الْمَزَامِیرَ وَ أُمُورَ … ادامه پاورقی
سکونی از امام صادق علیه السلام روایت میکند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«شما را از رقص و نی و تنبکها و طبلها باز میدارم.»[12]«اَلَ رَسُولُ اللَّهِ، صأَنْهَاکمْ عَنِ الزَّفْنِ وَ الْمِزْمَارِ وَ عَنِ الْکوبَاتِ وَ الْکبَرَات.» … ادامه پاورقی
در کتاب «الجعفریات» از علی علیه السلام روایت شده که فرمود:
« قیامت برای گروهی برپا میشود که بدون آنکه از آنان درخواست شهادت شود، شهادت میدهند و علیه کسانی که عمل قوم لوط را انجام میدهند و علیه کسانی که دایره و آلات لهو مینوازند.»[13]عَنْ عَلِی ع قَالَ: «تَقُومُ السَّاعَهُ عَلَی قَوْمٍ یشْهَدُونَ مِنْ غَیرِ أَنْ یسْتَشْهَدُوا وَ عَلَی … ادامه پاورقی
سماعه از امام صادق علیه السلام روایت میکند که فرمود:
«پس از درگذشت آدم علیه السلام، ابلیس و قابیل در فقدان وی شادمان شدند. آنها با هم در مکانی جمع شدند و ابلیس به جهت شادمانی در درگذشت آدم علیه السلام، شروع به نواختن معازف و آلات لهو کرد. پس هر گونه لهوی که در زمین انسان از آن لذت میبرد، از آنجاست.»[14]قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «لَمَّا مَاتَ آدَمُ ع وَ شَمِتَ بِهِ إِبْلِیسُ وَ قَابِیلُ فَاجْتَمَعَا فِی … ادامه پاورقی
تعریف غناء
مشهور علما در تعریف « غناء» گفتهاند: «کشیدن یا کشش آوازی است که طرب انگیز و مناسب مجالس لهو باشد.»[15]وحید خراسانی، حسین، منهاج الصالحین، ج3، مسئله 1234و مسئله17.
غناء در قرآن
در قرآن کریم اشاره صریح به غناء و تعریف آن نشده است اما آیاتی دیده میشود که اهل بیت علیهم السلام آن را به «غناء» تفسیر کردهاند از جمله: آیه 3 سوره مؤمنون: «وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» و آیه 6 سوره لقمان: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ» و آیه 30 سوره حج: «وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ».
غناء در احادیث
اهل بیت علیهم السلام احادیث فراوانی درباره «غناء» دارند که در کتب مربوطه مثل «وسائل الشیعه» به تفصیل وارد شده است.[16]حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، (بَابُ تَحْرِیمِ الْغِنَاءِ فِی الْقُرْآنِ وَ اسْتِحْبَابِ تَحْسِینِ … ادامه پاورقی معصومین غناء را از گناهان کبیره میدانستند چنانچه در ضمن حدیثی معروف به «شرایع الدین» آمده است که گناهان کبیره و حرام عبارتند از: «شرک به خدا، جنگ با اولیاء خدا، پرداختن به غناء، سرگرمیهای ناپسند و بازدارنده از یاد خدا (مثل غناء)، نوازندگی، اصرار بر گناه کوچک.»[17]«عن جعفر بن محمد علیهما السلام: الکبائر محرمه، و هی الشرک بالله و المحاربه لاولیاء الله و الملاهی التی تصد عن … ادامه پاورقی
غناء در سیره اهل بیت
سیره عملی اهل بیت علیهم السلام نیز احتراز از غناء و نهی از آن را نشان میدهد. ریّان بن صلت میگوید به امام رضا علیه السلام گفتم: عباس از قول شما به من گفت که (شما) گوش دادن به غناء را تجویز میکنی… امام علیه السلام پاسخ داد: «کَذِبَ الزِّندِیق»؛ «آن زندیق دروغ گفت» (و افزود:) او همواره، از مسائل مربوط به غناء میپرسید، من به او گفتم: مردی پیش ابوجعفر (امام باقر علیه السلام) آمد و حکم گوش دادن غناء را سؤال کرد. امام از او پرسید هنگامی که خدا حق و باطل را یکجا جمع کند، غناء در شمار کدام یک خواهد بود؟ او پاسخ داد: در شمار باطل، امام (علیه السلام) فرمود: پس پاسخ مسئله خود را دریافت داشتی. «حسبک فقد حکمت علی نفسک». سپس امام هشتم فرمود: «فهکذا کان قولی له» من نیز به عمر بن قره، بیش از این نگفتم.[18]مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۹، ص۲۳۶.
حرمت غناء به گونهای در سیره ائمه معصومین علیهم السلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در میان مردم، شایع و مطرح بوده است که حتی «عاصم بن حمید» از پرسیدن این سؤال از محضر امام صادق علیه السلام که «آیا در بهشت غنا وجود دارد؟»، از فرط حیاء دچار دشواری شده بود. امام علیه السلام به او فرمود:
«ان فی الجنه شجراً یأمر الله ریاحها فتهب فتضرب تلک الشجره بأصوات لم یسمع الخلائق بمثلها حسنا»؛ «در بهشت، درختی است که خدا به باد دستور میدهد تا بر آن بوزد و شاخههای آن به یکدیگر اصابت کرده آهنگی ویژه از آن برمیخیزد که هیچ کسی به زیبایی آن، آهنگ نشنیده است.» امام علیه السلام پس از آن فرمود: «هذا عوض لمن ترک السماع فی دنیا من مخافه الله»؛ «این آهنگ دلربا و جذاب، برای کسی است که آهنگ غیرمجاز دنیا را به خاطر خدا رها کرده باشد.»[19]مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۸، ص۱۲۷.
منابع و مآخذ
- ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفریات، مکتبه النینوی الحدیثه، تهران، بیتا
- ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، تصحیح علی اکبر غفاری، 2جلد، جامعه مدرسین، قم 1362ش
- جامی، عبدالرحمن، مرقع نی نامه جامی، تصحیح مظفر بختیار، مرکز نشر دانشگاهی تهران، 1380ش
- کرمانی، اوحدالدین، دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی، 1جلد، سروش، تهران، چاپ اول، 1366
- کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، 8 جلد، دار الکتب الإسلامیه، تهران، 1407ق
- مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار (ط-بیروت)، 111جلد، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق
- مولوی، جلال الدین محمد، فیه ما فیه، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، انتشارات نگاه، تهران، 1386ش
- مولوی، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، به کوشش رینوالدین نیکلسون، تهران، 1375ش
- نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، تصحیح و نشر مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، 1408ق
- وحید خراسانی، حسین، منهاج الصالحین، مدرسه الإمام باقر العلوم (علیه السلام)، قم، 1386ش
پاورقی ها
↑1 | عن ابی عبدالله علیه السلام: إِنَّ شَیطَاناً یقَالُ لَهُ الْقَفَنْدَرُ إِذَا ضُرِبَ فِی مَنْزِلِ الرَّجُلِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالْبَرْبَطِ وَ دَخَلَ عَلَیهِ الرِّجَالُ وَضَعَ ذَلِک الشَّیطَانُ کلَّ عُضْوٍ مِنْهُ عَلَی مِثْلِهِ مِنْ صَاحِبِ الْبَیتِ ثُمَّ نَفَخَ فِیهِ نَفْخَهً فَلَا یغَارُ بَعْدَ هَذَا حَتَّی تُؤْتَی نِسَاؤُهُ فَلَا یغَارُ. [کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (ط-الإسلامیه)، ج5، ص536.] |
---|---|
↑2 | عن علی بن الحسین علیهما السلام قال: لَا یُقَدِّسُ اللَّهُ أُمَّهً فِیهَا بَرْبَطٌ یُقَعْقِعُ وَ تَائِهٌ تُفَجِّعُ. [کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (ط-الإسلامیه)، ج6، ص434.] |
↑3 | عن کلیب الصیداوی قال سمعت أبا عبد اللّه علیه السلام یقول: «ضَرْبُ الْعِیدَانِ یُنْبِتُ النِّفَاقَ فِی الْقَلْبِ کَمَا یُنْبِتُ الْمَاءُ الْخُضْرَهَ.» [کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (ط-الإسلامیه)، ج6، ص434.] |
↑4 | مولوی، جلال الدین محمد، فیه ما فیه، ص231. |
↑5 | «أَنَّهُ سَمِعَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام رَجُلًا یطْرِبُ بِالطُّنْبُورِ فَمَنَعَهُ وَ کسَرَ طُنْبُورَهُ ثُمَّ اسْتَتَابَهُ فَتَابَ ثُمَّ قَالَ أَ تَعْرِفُ مَا یقُولُ الطُّنْبُورُ حِینَ یضْرَبُ قَالَ وَصِی رَسُولِ اللَّهِ، صأَعْلَمُ فَقَالَ إِنَّهُ یقُولُ سَتَنْدَمُ سَتَنْدَمُ أَیا صَاحِبِی سَتَدْخُلُ جَهَنَّمَ أَیا ضَارِبِی.» [نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج13، ص220. |
↑6 | کرمانی، اوحدالدین، دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی، ص276. |
↑7 | «أَنَّهُ نَهَی عَنِ الضَّرْبِ بِالدَّفِّ وَ الرَّقْصِ وَ عَنِ اللَّعْبِ کلِّهِ وَ عَنْ حُضُورِهِ وَ عَنِ الِاسْتِمَاعِ إِلَیهِ…» [نوری، حسین، مستدرک الوسائل مستنبط المسائل، ج13، ص219.] |
↑8 | دایه رازی، نجم الدین، مرصاد العباد، ص182. |
↑9 | رک: جامی، عبدالرحمن. مرقع نینامه جامی. |
↑10 | مولوی، جلال الدین محمد، مثنوی معنوی، متن، ص3. |
↑11 | «إِنَّ اللَّهَ بَعَثَنِی رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ وَ لِأَمْحَقَ الْمَعَازِفَ وَ الْمَزَامِیرَ وَ أُمُورَ الْجَاهِلِیه.» [کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (ط-الإسلامیه)، ج6، ص396.] |
↑12 | «اَلَ رَسُولُ اللَّهِ، صأَنْهَاکمْ عَنِ الزَّفْنِ وَ الْمِزْمَارِ وَ عَنِ الْکوبَاتِ وَ الْکبَرَات.» [کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (ط-الإسلامیه)، ج6، ص432.] |
↑13 | عَنْ عَلِی ع قَالَ: «تَقُومُ السَّاعَهُ عَلَی قَوْمٍ یشْهَدُونَ مِنْ غَیرِ أَنْ یسْتَشْهَدُوا وَ عَلَی الَّذِینَ یعْمَلُونَ عَمَلَ قَوْمِ لُوطٍ وَ عَلَی قَوْمٍ یضْرِبُونَ بِالدُّفُوفِ وَ الْمَعَازِفِ.» [ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفریات (الأشعثیات)، ص146. |
↑14 | قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «لَمَّا مَاتَ آدَمُ ع وَ شَمِتَ بِهِ إِبْلِیسُ وَ قَابِیلُ فَاجْتَمَعَا فِی الْأَرْضِ فَجَعَلَ إِبْلِیسُ وَ قَابِیلُ الْمَعَازِفَ وَ الْمَلَاهِی شَمَاتَهً بِآدَمَ ع فَکلُّ مَا کانَ فِی الْأَرْضِ مِنْ هَذَا الضَّرْبِ الَّذِی یتَلَذَّذُ بِهِ النَّاسُ فَإِنَّمَا هُوَ مِنْ ذَاک.» [کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی (ط-الإسلامیه)، ج6، ص431.] |
↑15 | وحید خراسانی، حسین، منهاج الصالحین، ج3، مسئله 1234و مسئله17. |
↑16 | حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، (بَابُ تَحْرِیمِ الْغِنَاءِ فِی الْقُرْآنِ وَ اسْتِحْبَابِ تَحْسِینِ الصَّوْتِ بِهِ بِمَا دُونَ الْغِنَاءِ وَ التَّوَسُّطِ فِی رَفْعِ الصَّوْت) ج6، ص210. |
↑17 | «عن جعفر بن محمد علیهما السلام: الکبائر محرمه، و هی الشرک بالله و المحاربه لاولیاء الله و الملاهی التی تصد عن ذکر الله عز وجل مکروهه کالغناء و ضرب الاوتار و الاصرار علی صغایر الذنوب.» [صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج2، ص610.] |
↑18 | مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۹، ص۲۳۶. |
↑19 | مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۸، ص۱۲۷. |