«ابومحمد روزبهان بن ابینصر بن روزبهان بقْلی فسایی شیرازی» (522-606ق)، معروف به «شیخ شطّاح» و «شطّاح فارس»، صوفی صاحبنامِ «مکتب سکر» و جمالگرای اهل فارس در قرن ششم و هفتم و سرسلسله « روزبهانیان» و از دیلمیان مقیم فارس بود که سلسلهاش به رهبر صوفیان «مکتب صحو» یعنی « جنید بغدادی» میرسید و با آثاری چون « شرح شطحیات»، « مشرب الارواح» و تفسیر « عرائس البیان»، نام خود را در گستره تاریخ تصوف زنده نگاه داشته است.
فهرست
زندگی نامه
روزبهان[1]این کلمه مرکب است از دو جزء: روزبه+ان. «روزبه» مرکب است از یک اسم «روز» و یک صفت «به» به معنی خوب و نیک، و جمعا به … ادامه پاورقی بقلی[2]دو معنای «بقل» چنین است: الف) هر گیاهی که زمین بدان سبز گردد. ب) تره. [جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد … ادامه پاورقی کنیهاش «ابومحمد» است[3]جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص243؛ شیرازی، عیسی بن جنید، هزار مزار (ترجمه شد الازار)، ص110؛ … ادامه پاورقی و نام پدرش «ابونصر» است[4]رک. : هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، ریاض العارفین، ص128؛ حسینی شیرازی، فرصت الدوله، آثار العجم، ص461؛ فسایی، حسن، … ادامه پاورقی.
روزبهان بقلی در آغاز، دکانی داشت که در آن «بقول» یا «بَقل» (سبزی و ترهبار) میفروخت، لذا او را «بقلی» نامیدهاند.[5]ماسینیون، لوئی، زندگانی وآثار روزبهان بقلی، ص276. روزبهان به اتفاق سیرهنویسان، در سنه 522ق[6]به تصریح مؤلف تحفه اهل العرفان «ولادت میمونش در سنه اثنان وعشرین وخمسمائه (522) بود» [رک: ابراهیم بن صدرالدین … ادامه پاورقی، در شهر فسا (از شهرهای قدیم فارس) چشم به جهان گشود و به گفته خودش، در میان نادانان، گمراهان و میخوارگان پرورش یافت. این موضوع را هم خود روزبهان متذکر شده و هم نبیرههایش در کتابهایی مثل « تحفه العرفان» و « روح الجنان» آوردهاند. [7]همچنین در کتابهای دیگری مثل «فارسنامه ناصری» و مقدمه «عبرالعاشقین» و غیره، همه بر محل تولد روزبهان اجماع … ادامه پاورقی دودمان «بقلی» از طائفه «دیالمه» ساکن «فسا» بوده است که از زمان «دیلمیان» – مخصوصا از زمان «عضدالدوله دیلمی» – عده زیادی از این طائفه در «فسا» سکونت کرده بودند[8]رک. ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص276..
شهرت
اشتهار او به «شطّاح» (بسیار شطح گوینده) بود. صاحب تحفه العرفان[9]ابراهیم بن صدر الدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ورق 14 ب.، حسن فسایی [10]فسایی، حسن، فارسنامه ناصری، ج2، ص157 و ص148.، رضاقلی هدایت[11]هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، مجمع الفصحاء، ج1، ص236. [12]هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، ریاض االعارفین، چاپ دوم، تهران، ص128.، فرصت شیرازی[13]حسینی شیرازی، فرصتالدوله، آثار العجم، ص461. [14]مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج2، ص398. و معصوم علیشاه[15]معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقایق، ج2، ص287. این لقب را برای وی نقل کردهاند. البته برای او القاب دیگری نیز ذکر شده است، مثل: «سید الاقطاب»، «سلطان العرفا»، «برهان العلما»، «قدوه العشاق»، «شطاح فارس»، «پیشوای اصحاب حقیقت»، «مقتدای ارباب طریقت»، «خلاصه محققین آفاق» و…. [16]آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص21.
تحصیل
روزبهان مطالب عجیبی از کودکی خود نقل میکند، از جمله ادعای اینکه از 3 سالگی جویای توحید بوده و از 11 سالگی اهل وجد و شهود گشته است[17]دانش پژوه، محمدتقی، روزبهان نامه، ص167؛ بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، روح الجنان، ص168..
ادعا شده برخی مطالعات دینی وی عبارتند از: قرآن[18]ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ورق 11 الف؛ ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص276.، تفسیر، حدیث[19]جامی، عبد الرحمن، نفحات الانس، ص288.، فقه[20]جامی، عبدالرحمن، نفحاتُ الانس، ص288.، عرفان، به حدی که نواده وی او را در علوم ظاهر، کامل و جامع میان علوم و حقایق و متبحر و متفنن عنوان کرده است[21]ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفهالعرفان، ورق 14 ب..
اساتید
در آثار موجود، از برخی افرد به عنوان استاد روزبهان نامبرده شده است:
1. علی بن محمد بن علی نیریزی (متوفی604ق)[22]جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص372؛ زرکوب شیرازی، احمد بن ابی الخیر، شیرازنامه، ص125؛ فصیح … ادامه پاورقی؛
نام مفتی مزبور در «تحفه العرفان»[23]ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ورق14 ب. در ردیف استادان روزبهان آمده است.
2. فخرالدین نصر بن مریم[24]ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ورق 14ب.؛
3. احمد بن محمد بن احمد بن محمد بن ابراهیم سلفه اصفهانی سلفی (۴۷۸–۵۷۶ق)[25]سمعانی، عبدالکریم بن محمد، انساب، ورق 302 الف؛ حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، فهرست اعلام؛ ابن خلکان، … ادامه پاورقی؛
به تصریح مؤلف «شد الازار»[26]جنید شیرازی، مُعین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص243.، روزبهان بقلی «صحیح بخاری» را از او در «ثغر اسکندریه» سماع کرد.
پیران
برخی افراد نیز به عنوان پیران روزبهان بقلی معرفی شدهاند. مانند:
- جمال الدین بن خلیل فسائی[27]ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص276.
- جاگیر کردی (متوفی591ق)[28]ماسینیون، لوئی، زندگانی وآثار روزبهان بقلی، ص278.
- محمود بن خلیفه بن عبدالسلام بن احمد بن سالبه (متوفی562ق)[29]جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص299-300 و ص244.
- ابوبکر بن عمر بن محمد معروف به «برکر» (متوفی540ق)[30]جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص263- 65.
مذهب
بر اساس مکتوبات روزبهان، میتوان گفت که بیتردید وی از اهل سنت است و قریب به یقین، پیرو مذهب شافعی است اما آراء سایر رهبران فقهی اهل سنت را نیز از نظر دور نمیدارد. «جنید شیرازی» در کتاب «شد الازار»، در شمارِ آثار روزبهان، از اثری به عنوان «الموشح فی المذاهب الاربعه و ترجیح قول الشافعی بالدلیل» یاد میکند. این کتاب در فقه شافعی است و نشان میدهد که روزبهان اگرچه به رأی خویش عمل میکرد اما شافعی را برتر از سایر مذاهب میدانست.[31]دانش پژوه، محمدتقی، روزبهان نامه، ص24.
البته نواده او به نام روزبهان ثانی، دوستار اهل بیت علیهم السلام بود و در مشهد ام الکلثوم در حضور «مجتبی عزالدین احمد» در روز عاشورا مناقب آل یاسین میگفته و خود را «کمینه چاکر» آنان میخوانده است[32]دانش پژوه، محمدتقی، روزبهان نامه، ص26..
برای تسنن روزبهان بقلی – به عنوان مثال – میتوان به این شهود وی اشاره داشت که وی در بالاترین مقامات شهود حق، تمام انبیاء را دیده است که در رأس آنها و نزدیکترین شخص به خدا، رسول اکرم قرار داشت و درحالیکه همه آنها حلقه زده بودند، در وسط حلقه، ابوبکر و عمر و عثمان و علی قرار داشتند[33]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص20..
تصوف
به اعتقاد عده ای از محققان، برای فهم آثار عرفایی نظیر عطار، مولوی، فخرالدین عراقی و اوحدالدین کرمانی و حافظ، مطالعه آثار روزبهان از جمله « عبهر العاشقین» بسیار ضروری است[34]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مقدمه عبهر العاشقین، ص84..
«قاسم غنی» روزبهان را از نظر مقام عرفانی، هم پایه ابوالحسن خرقانی و ابوسعید ابوالخیر میداند و نام وی را جزء مهمترین مولفین صوفیه ذکر میکند[35]غنی، قاسم، بحث در آثار و افکار حافظ، ص395..
روزبهان بقلی را سرسلسلهای موسوم به « روزبهانیه» میشمارند و حتی گفتهاند «طریقت روزبهانیه» در قرن ششم، یکی از سه مکتب بزرگ عرفانی بود و در اطراف و اکناف ایران مریدانی داشت اما این سلسله دوامی پیدا نکرد. «کارل ویلیام ارنست» علت این عدم دوام حلقه را ضعف نوادگان روزبهان میداند[36]ارنست، کارل، روزبهان بقلی، ص191..
روزبهان خرقه خود را از «محمود بن خلیفه» مشهور به ابن « ابن سالبه» گرفته[37]جامی، عَبدالرحمن، نفحات الانس، ص288. و در تحفه العرفان دو شجره طریقت برای وی نقل شده است[38]آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص35.. گرچه شاخههای دیگری نیز برای وی نقل شده است[39]ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ص31؛ بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مقدمه عبهر العاشقین، … ادامه پاورقی.
سفرها
روزبهان در 25 سالگی از فسا به شیراز آمده تا علوم ظاهری و باطنی را تکمیل نموده و همکلام با مشایخ گردد. پس از ورود به شیراز، در «رباط ابومحمد الجوزک» اقامت داشته و سپس رباط خود را در «باب الخداش» بنا کرد[40]آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص23.. نقل است که وی ابتدا به عراق، کرمان، حجاز، شام و اسکندریه سفر کرده است.[41]جنید شیرازی، معین الدین اَبوالقاسم، شد الازار، ص243.
لویی ماسینیون سفر روزبهان به «عراق» را محتمل دانسته، چه اینکه وی مرید یکی از صوفیان کرد به نام «جاگیر کردی» بود و او در «قنطره الرصاص» نزدیک سامره میزیست[42]ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بَقلی، ص278. و برخی دیگر نظیر جامی[43]جامی، عبدالرّحمن، نفحات الانس، ص288. و معصوم علیشاه[44]معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، ج2ص286. و دیگران[45]جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص243؛ شیرازی، عیسی بن جُنید، هزار مزار (ترجمه شد الازار)، ص110. تایید کردهاند.
ذکر سفر او به کرمان فقط در «شد الازار»[46]جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شدّ الازار، ص243. و ترجمه آن «هزار مزار»[47]شیرازی، عیسی بن جنید، هزار مزار (تَرجمه شد الازار)، ص110. آمده و مؤیدی ندارد.
همچنین برخی برای وی، 2 سفر حج را نیز ذکر کردهاند[48]ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ص53الف؛ فسائی، حسن، فارسنامه ناصری، ج2، ص147.. مؤلفان شد الازار[49]جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، ص243 و ترجمه آن (هزار مزار)[50]شیرازی، عیسی بن جنید، هزار مزار (ترجمه شدّ الازار)، ص110. و نفحات الانس[51]جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس، چاپ لیس، ص288. و طرائق الحقائق[52]معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، ج2، ص286. از سفر او به «شام» یاد کردهاند. اما ماسینیون میگوید: «ما در باب سفر او به سوریه (شام) چیزی نمیدانیم».[53]ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص278.
همچنین سفری برای روزبهان به همراه «ابوالنجیب سهروردی» (۴۹۰-۵۶۳ق)[54]ضیاءالدین ابوالنجیب عبدالقاهر سهروردی (۴۹۰-۵۶۳) از مشایخ صوفیه در سده ششم هجری بود. او آغازگر و مرکز اتصال … ادامه پاورقی به «اسکندریه» ذکر شده است که «لویی ماسینیون» آن را محل تردید قرار داده است.[55]ر.ک: ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص109؛ سخاوی، علی بن احمد، تحفه الاحباب، طبع قاهره، 1356ق، ص239.
وفات
از پایان عمر او تاریخ دقیقی در دست نیست. میدانیم که در 591ق مرشد او «جاگیر کردی» در عراق درگذشت و در همان سال، جانشین «امیر سلغری تکله» (571-591ق)، «سعد بن زنگی» (591- 623ق) با روزبهان بدرفتاری کرد، ولی عاقبت وی را مورد احترام قرار داد. بعد از سنه مذکور، روزبهان ترجمه فارسی «منطق الاسرار» را به عنوان «شرح الشطحیات» به پایان رسانید[56]ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، 276- 277..
ظاهرا در اواخر عمر به نوعی فلج گرفتار شده اما از استفاده دوا پرهیز نموده و درد خود را بندی از بندهای عشق نامیده که بایستی به سعادت دیدار حق برسد[57]جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص247؛ شیرازی، عیسی بن جنید، هزار مزار (ترجمه شد الازار)، ص112؛ … ادامه پاورقی. زمانی که وفات وی نزدیک شده بود، 8 شب و روز چیزی نخورده و سپس گفته است: «کسی که خداوند را به حق مشاهده کند چگونه بخورد و بیاشامد»[58]ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ص152..
تمامی مآخذ، وفات روزبهان بقلی را سال 606ق[59]ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ورق 11 الف و ورق 117 ب؛ جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد … ادامه پاورقی[60]«سال 606ق مطابق 1209م.» [ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص277.] دانستهاند و ماه آن را نیز نیمه محرّم ذکر کردهاند. «سید قاضی شرف الدین» بر او نماز گذارد، و «ابو الحسن کردویه» وی را تلقین گفت.
جمله «پیر هادی عارف پاک» – (معادل 606) – ماده تاریخ وفات او به علم حروف و اعداد است[61]مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج2، ص399.. به تصریح پسر نواده روزبهان در تحفه العرفان:[62] ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ورق 11 الف. «عمر عزیزش هشتاد و چهار سال بود.» و این درست با سنه تولد او (522ق) و سنه وفات وی (606ق) مطابقت دارد. اما فرصت الدوله در «آثار العجم»[63]حسینی شیرازی، فرصت الدوله، آثار العجم، ص462. وفات روزبهان را در سن 80 سالگی یاد کرده است و مدرک او معلوم نیست.
قبر او در شیراز است. «حمداللّه مستوفی» در ذکر مقابر شیراز، از مقبرهای به عنوان مقبره «شیخ روزبهان» یاد کرده است[64]مستوفی، حمدالله، نزهه القلوب، المقاله الثالثه، بسعی و اهتمام گای لیسترانج، 1331ق، ص116..
آثار
برای روزبهان تا 60 اثر نقل شده است[65]ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه اهل عرفان، ص35. که برخی از آنان عبارتند از:
لطائف البیان فی تفسیر القرآن، عرائس البیان فی حقائق القرآن، کتاب مکنون الحدیث، کتاب حقائق الاخبار، کتاب الموشح فی المذاهب الاربعه و ترجیح قول الشافعی بالدلیل، کتاب العقائد، کتاب الارشاد، کتاب المناهج، کتاب مشرب الارواح، کتاب منطق الاسرار ببیان الانوار، شرح شطحیات فارسی، لوامع التوحید، مسالک التوحید، کشف الاسرار ومکاشفات الانوار، شرح الحجب والاستار فی مقامات اهل الانوار یا کتاب الاغانه، سیر الارواح، العرفان فی خلق الانسان، رساله الانس فی روح القدس، غلطات السالکین، سلوه العاشقین، تحفه المحبّین، عبهر العاشقین، سلوه القلوب، دیوان المعارف، صفوه مشارب العشق، منهج السالکین، مقاییس السماع[66]جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الإزار، ص245..
مبانی اعتقادی
ریاضت
برای روزبهان بقلی ریاضتهای فراوانی نقل شده است؛ از شبانه به بیابان رفتن و جامه دریدن به مدت یک سال و نیم[67]رازی، ابوالفتوح، روح الجنان، ص168 به نقل از آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص33. و 8 سال ریاضت کشیدن در کوه «بمو» شیراز[68]آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص34. تا گریه کردنهای فراوان به نحوی که نقش قطرات اشک، به روی صورتش پیدا بوده است[69]آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص33..
کشف و شهود
روزبهان بقلی همانند سایر صوفیان، کشف و شهود را ابزاری مطمئن و یقینی برای رسیدن به حقیقت توحید و معرفت الهی دانسته و از اوان کودکی، به استفاده از این ابزار مداومت داشته است[70]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 12.. وی پس از ملاقات با «جمال الدین بن خلیل فسائی»، اهل مکاشفه گشته و کشفهای متعددی برایش رخ میدهد[71]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص7.، وی منکر مکاشفات را همانند منکر نشانههای انبیاء میداند[72]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهر العاشقین، ص102. و از مکاشفات خود، به وحی تعبیر کرده و خود را صاحب مقام نبوت میداند[73]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 185..
جالب اینکه وی در برخی مکاشفات خود، خداوند را رویت و او را توصیف و جسمانی فرض نموده[74]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 14 به نقل از کارل ارنست، روزبهان بقلی، ترجمه مجد الدین … ادامه پاورقی و در برخی دیگر، اشاره به عروج آسمانی و مشاهده ستارگان آسمان مبتنی بر هیئت منسوخ بطلمیوسی نموده است[75]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 19 به نقل از کارل ارنست، روزبهان بقلی، ترجمه مجد الدین … ادامه پاورقی.
خداشناسی
روزبهان بقلی غایت تصوف را توحید، و موحد را صوفی میداند. [76]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص315. البته خداشناسی و توحید از منظر او، به معنای شهود ذات خداست چنانچه در جایی، حقیقت توحید را تجرید قلب از حدوثیت، به رویت قدم میداند[77]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص413. و در کشف الاسرار نیز راه رسیدن به توحید را گذر از تجرید میداند[78]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص132..
وی مدعی دیدن خدا در قالب انسانهای مختلفی مثل جوان زیبا (دیدن خدا در زیباترین صورت یا تُرکها)[79]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 176. یا پیرمرد[80]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 157 و 35. و موارد مختلفی میباشد که توصیفهایی انسانگونه است.[81]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 98..
وی معتقد است که اگر خوف از خلق نبود، مقداری از آنچه از خداوند دیده بود را نیز شرح میداد[82]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 128 و 129..
وی مدعی لمس انگشتان خداوند بر روی دوش و سینه خود[83]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 5.، زیارت شدن وی توسط خداوند متعال[84]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 111، بند 163.، معشوقه خدا بودن[85]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 194 و 198 و 148. و سایر موارد بوده است.
هرچند روزبهان در عبارات مختلفی، خود را از عقیده حلول و اتحاد مبرا دانسته و آن را غلط میشمارد[86]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهر العاشقین، ص134 و ص29 و ص28.. لذا میتوان دیدگاه وی را وحدت شهود دانست، تا آنچه امروزه به عنوان وحدت وجود مطرح شده است[87]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص142..
فناء فی الله
صوفیان در مقوله فناء فی الله، در ورطه حلول و اتحاد میافتند و همان سخنان اهل اتحاد را به اسامی دیگری تکرار میکنند. روزبهان نیز از این رویه مستثنی نیست. او شطح «انا ربکم الاعلی» بایزید را به مقام اتحاد و وحدت با حق تفسیر کرده و میگوید: «این مطابق کلام انی انا الله درخت در پیشگاه موسی است»[88]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص99. ؛ درجای دیگر مقام فناء را اتحاد خالق با مخلوق میخواند[89]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص293. و درجای دیگر، هدف « خدا شناسی» را اتحاد با معشوق میداند[90]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص383..
مقام فناء در نزد روزبهان به معنای دیدن صرف خداوند و محو شدن در او بوده[91]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مشرب الارواح، ص208؛ بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص208. و همان یکی شدن با خداوند[92]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عرائس البیان، ج1، ص7؛ بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، تقسیم الخواطر، ص36. و غرق شدن در ازلیت و ابدیت است[93]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص114 و ص320.. وی خود را نیز از واصلان به این مقام دانسته است[94]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص136. [95]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهر العاشقین، مقدمه، ص90_91..
رویت خدا
موضوع مشاهده یا رؤیت خدا یکی از مباحث اصلی و مناقشه برانگیز در ادبیات عرفانی-صوفیانه است. روزبهان بقلی معتقد است که ذات خدا، ورای ادراک بشر است اما چشم عارفان از رویت این ذات، سرمست و مجذوب میشود و نخبگان، صفات خدا را میبینند که جان آنها، از دیدن این صفات، پست شده است.[96]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهر العاشقین، ص45.
جبرگرایی
روزبهان بقلی در ذیل تفسیر آیه 23 سوره احزاب[97]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، تفسیر عرائس البیان فی حقائق القرآن، ج1، ص88. و در شرح آیه 8 سوره ابراهیم[98]پورجوادی، نصرالله، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی، برگ آ-ب.، باورهای جبرگرایانه خود را ترویج و شرح میدهد.
ولایت
روزبهان برای خود هرگونه ولایتی را قائل بوده و مدعی است که در 15 سالگی پیامبر شده[99]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 10. [100]ارنست، کارل، روزبهان بقلی، ص64. و نبوتش کاملا عادی بوده است[101]ارنست، کارل، روزبهان بَقلی، ص64..
وی همچنین براین باور است که خداوند مقام ولایت را نیز به او عطا نموده[102]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند14، ص9. و او از جانب خدا خلیفه در تمام عالم قرار گرفته است[103]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند49..
علم و عصمت
علم و عصمت از جمله ویژگیهای کسانی است که به مقام ولایت دسته یافتهاند و روزبهان این عناوین را بارها برای خود برشمرده است[104]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مقدمه عبهر العاشقین، ص۲۱. [105]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الأسرار و مکاشفات الأنوار، بند۱۷، ص۱۰۸..
شطحیات
روزبهان مفصلا شطح را توضیح داده[106]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص57. و میگوید زبان مکتب سُکر، شطح بوده[107]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص56. و ریشه در کلام خدا و انبیاء و اولیاء دارد[108]«بدانستیم که اصول متشابه در شطح از سه معدن است: معدن قرآن، و معدن حدیث و معدن الهام اولیا.» [بقلی شیرازی، … ادامه پاورقی. همچنین وی کتابی به زبان عربی و فارسی درباره شطحیات و شرح آن دارد[109]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهر العاشقین، ص6..
نمونهای از شطحهای وی شامل دیدن خداوند در کسوت چوپانی[110]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص115.، رقصیدن با خداوند[111]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص158.، ابراز عشق خدا به وی[112]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهرالعاشقین، ص11. و رسیدن به عالم ربوبیت[113]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهرالعاشقین، ص۴، فصل اول، بند۶_۸. میباشد.
کرامات
درباره روزبهان بقلی کراماتی همانند گریه وی و بارش باران[114]ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه اهل العرفان، ص29.، علم غیب[115]ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه اهل العرفان، ص83 و ص37. [116]رازی، ابوالفتوح، روح الجنان، ص195؛ ارنست، کارل، روزبهان بقلی، ص199. نقل شده است.
سیره عملی
شریعت، طریقت، حقیقت
روزبهان بقلی، اسلام را دارای دو لایه «ظاهری» که همان شریعت باشد و «باطنی» که همان طریقت باشد دانسته و اولی را مخصوص عوام مسلمین و دومین را مختص صوفیان و خواص مسلمانان میداند[117]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص59.. هرچند وی شریعت را پله طریقت دانسته[118]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مشرب الارواح، ص47. اما مدعی است که طریقت در موارد بسیاری با شریعت سازگاری ندارد[119]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص33..
شریعت گریزی
روزبهان بقلی بر این باور است عارفی که به مقام فناء فی الله میرسد از دو منظر میتواند مرتکب شریعت گریزی شود، اول اینکه اراده وی فانی در اراده خدا و خواست وی خواست خداوند بوده[120]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مشرب الأرواح، ص252. [121]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، العرف العاطر فی معرفه الخواطر و غیرها من الجواهر(تقسیم الخواطر)، ص296. و دوم اینکه وی به عینیت و اتحاد ذات خود با خداوند رسیده و در این مقام دیگر تکلیفی وجود ندارد[122]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهر العاشقین، ص69. [123]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص219 و ص114. او حتی در این مقام، عبادات را کفر میشمارد[124]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مشرب الأرواح، ص303..
سماع
روزبهان بقلی علاقه زیادی به رقص و سماع مخصوصا به صدای تار داشته و آن را عامل مهمی در تکمیل نفس و تلطیف روح میداند[125]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 47، ص20. و حتی مدعی مشاهده خدا درحال نواختن موسیقی و طبل زدن میباشد[126]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص98.. در احوالات روزبهان داستانهای عجیب و زیادی درباره سماع نقل شده است[127]رازی، ابوالفتوح، روح الجنان، ص211؛ آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص40..
شاهد بازی
درباره معشوقین زمینی روزبهان موارد متعددی را اعم از زن و مرد نقل کردهاند. برای مثال گفته شده است که وی شیفته پسر سبزی فروشی بود[128]بایقرا، سلطان حسین بن سلطان منصور، مجالس العشاق، ص146 و ص78. یا آمده است که وی عاشق زن خوانندهای شده بود[129]رک. جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس، چاپ لیس، ص290؛ جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس، چاپ نول کشور، ص242.. وی بارها مدعی رویت خدا به صورت انسان خوشسیما گشته[130]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 60. [131]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص317. و بیان کرده است که این تجلی، واقعا تجلی ذات خداوند بوده و هیچ مجاز و کنایهای در کار نیست[132]بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص434..
سیره اخلاقی
خودستایی
وی مدعی است: «آبی که در رودخانه دل صدو بیست و چهار هزار پیغمبر روان بود امروز در جویبار دل روزبهان روان است، هیچ کس نیست که از آن شربتی بیاشامد.»[133]دانش پژوه، محمدتقی، روزبهان نامه، ص27.. همچنین گفته است که هفتاد بار با خداوند گفتگو کرده است[134]دانش پژوه، محمدتقی، روزبهان نامه، ص28..
منابع و مآخذ
- ارنست، کارل، روزبهان بقلی، ترجمه مجد الدین کیوانی، نشر مرکز، تهران، 1377ش
- بقلی شیرازی، روزبهان ابومحمد بن ابی نصر، المصباح فی مکاشفه بعث الارواح، تصحیح عاصم ابراهیم الکیالی، بیروت، دارالعلمیه، 1428ق
- بقلی شیرازی، روزبهان ابومحمد بن ابی نصر، رساله القدس، مصحح جواد نوربخش، نشر یلدا، 1381ش
- بقلی شیرازی، روزبهان ابومحمد بن ابی نصر، شرح شطحیات، تصحیح هنری کربن، نشر طهوری، چاپ چهارم، 1374ش
- بقلی شیرازی، روزبهان ابومحمد بن ابی نصر، عبهر العاشقین، مصحح هانری کربن، محمد معین، نشر منوچهری تهران،1366ش
- بقلی شیرازی، روزبهان ابومحمد بن ابی نصر، کشف الاسرار، تصحیح مریم حسینی، چاپ اول، 1393ش، سخن، تهران
- بقلی شیرازی، روزبهان ابومحمد بن ابی نصر، مشرب الارواح، مصحح عاصم ابراهیم الکیالی، نشر دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1426م
- پورجوادی، نصرالله، رویت ماه در آسمان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1375ش
- جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، چاپ نولکشور، لکنهو، 1915م/1333ق
- جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، چاپ ویلیام ناسو لیس، کلکته 1858م
- جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار فی حطّ الاوزار عن زوّار المزار، تصحیح محمد قزوینی و عباس اقبال، طهران 1328ش، چاپخانه مجلس
- حاجی خلیفه، مصطفی بن عبداﷲ، کشف الظنون، در ذکر «الانوار فی کشف الاسرار»، چاپ فلوگل
- حاجی خلیفه، مصطفی بن عبداﷲ، کشف الظنون، در ذکر «الانوار فی کشف الاسرار»، چاپ دوم، استانبول
- حاجی خلیفه، مصطفی بن عبداﷲ، کشف الظنون، در ذکر «عرائس البیان»، چاپ فلوگل
- حاجی خلیفه، مصطفی بن عبداﷲ، کشف الظنون، در ذکر «عرائس البیان»، چاپ دوم، استانبول
- حسینی شیرازی، فرصتالدوله (محمدنصیر بن جعفر)، آثار العجم (یا شیرازنامه)، بمبئی، 1354ق،
- حسینی فسائی، حسن، فارسنامه ناصری، تهران، 1313ق
- فصیح خوافی، احمد بن محمد، مجمل فصیح خوافی، در حوادث سال 606
- خواندمیر، غیاث الدین بن همام الدین، حبیب السیر، در خلافت عباسی، چاپ بمبئی، 1273ق، (خط محمد علی شیرازی)
- خواندمیر، غیاث الدین بن همام الدین، حبیب السیر، در خلافت عباسیچاپ خیام، تهران، 1333ش
- دارا شکوه، محمد، سفینه الاولیاء، لکنهو، 1872م
- دانش پژوه، محمدتقی، روزبهان نامه، تهران، آثار ملی 1347ش
- ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه اهل العرفان فی ذکر سید الاقطاب الشیخ روزبهان، تصحیح جواد نوربخش انتشارات یلدا قلم، چاپ دوم، تهران، 1382ش
- عبداللطیف بن صدرالدین روزبهان ثانی، روح الجنان فی سیره الشیخ روزبهان،
- شیرازی، ابوالعباس معین الدین احمد، شیرازنامه، به اهتمام بهمن کریمی، تهران، 1310ش
- شیرازی، عیسی بن جنید، هزار مزار (ترجمه ملخّص شد الازار)، از انتشارات کتابفروشی احمدی و جهاننما، شیراز، 1320ش
- لاهوری، غلام سرور صاحب، خزینه الاصفیاء، چاپ نولکشور، بیتا
- مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، تهران، 1367ق (1327ش)
- مستوفی، حمد اللّه، تاریخ گزیده، به اهتمام براون، 1328ق
- مستوفی، حمد اللّه، نزهه القلوب، به اهتمام گای لیسترانج، 1331ق
- معصومعلی شاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، تهران، 1316ق
- هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، ریاض العارفین، چاپ اول، تهران، 1305ق
- هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، ریاض العارفین، چاپ دوم، انتشارات کتابخانه مهدیه، تهران، 1316ق
- هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، مجمع الفصحاء، تهران
- ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی
پاورقی ها
↑1 | این کلمه مرکب است از دو جزء: روزبه+ان. «روزبه» مرکب است از یک اسم «روز» و یک صفت «به» به معنی خوب و نیک، و جمعا به معنی نیک روز، خوشبخت و معادل بهروز است. |
---|---|
↑2 | دو معنای «بقل» چنین است: الف) هر گیاهی که زمین بدان سبز گردد. ب) تره. [جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص243؛ مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، ج1، ص793؛ جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس چاپ لیس، ص288 و چاپ نولکشور، ص240؛ شیرازی، عیسی بن جنید، هزار مزار (ترجمه شد الازار)، ص110؛ خواندمیر، غیاث الدین، حبیب السیر، ج2، ص330؛ حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج1، ص196 و ج2، ص1131؛ هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، مجمع الفصحاء، ج1، ص235؛ هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، ریاض العارفین، ص128؛ معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، ج2، ص286؛ فسائی، حسن، فارسنامه ناصری، ج2، ص147 و ص 157.] |
↑3 | جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص243؛ شیرازی، عیسی بن جنید، هزار مزار (ترجمه شد الازار)، ص110؛ جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس چاپ لیس، ص288 و چاپ نول کشور 240؛ خواندمیر، غیاث الدین، حبیب السیر چاپ خیام، ج2، ص330؛ حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون چاپ دوم، ج1، ص196 و ج2، ص1131؛ هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، ریاض العارفین چاپ دوم، ص128؛ حسینی شیرازی، فرصت الدوله، آثار العجم، ص461؛ معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، ج2، ص286؛ فسائی، حسن، فارسنامه ناصری، ج2، ص147 و ص157؛ هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، مجمع الفصحاء، ج1، ص235: در «مجمع الفصحاء» نام صاحب ترجمه و پدر او «محمد بن ابینصر» آمده است. |
↑4 | رک. : هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، ریاض العارفین، ص128؛ حسینی شیرازی، فرصت الدوله، آثار العجم، ص461؛ فسایی، حسن، فارسنامه ناصری، ج2، ص147. |
↑5 | ماسینیون، لوئی، زندگانی وآثار روزبهان بقلی، ص276. |
↑6 | به تصریح مؤلف تحفه اهل العرفان «ولادت میمونش در سنه اثنان وعشرین وخمسمائه (522) بود» [رک: ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه اهل العرفان، ورق11 الف]؛ ماسینیون گوید: «سال 522ق مطابق با 1128م». [ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص76]؛ ولی بر اساس نوشته «کشف الاسرار»، وی در سال 530ق متولد شده است. [بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ورق 7 الف و ورق 25 الف؛ ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص276. ] |
↑7 | همچنین در کتابهای دیگری مثل «فارسنامه ناصری» و مقدمه «عبرالعاشقین» و غیره، همه بر محل تولد روزبهان اجماع نظر دارند. [هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، ریاض العارفین، ص128؛ حسینی شیرازی، فرصت الدوله، آثار العجم، ص461؛ فسایی، حسن، فارسنامه ناصری، ج2، ص147. ] |
↑8 | رک. ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص276. |
↑9 | ابراهیم بن صدر الدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ورق 14 ب. |
↑10 | فسایی، حسن، فارسنامه ناصری، ج2، ص157 و ص148. |
↑11 | هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، مجمع الفصحاء، ج1، ص236. |
↑12 | هدایت، رضاقلی بن محمدهادی، ریاض االعارفین، چاپ دوم، تهران، ص128. |
↑13 | حسینی شیرازی، فرصتالدوله، آثار العجم، ص461. |
↑14 | مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج2، ص398. |
↑15 | معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقایق، ج2، ص287. |
↑16 | آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص21. |
↑17 | دانش پژوه، محمدتقی، روزبهان نامه، ص167؛ بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، روح الجنان، ص168. |
↑18 | ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ورق 11 الف؛ ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص276. |
↑19 | جامی، عبد الرحمن، نفحات الانس، ص288. |
↑20 | جامی، عبدالرحمن، نفحاتُ الانس، ص288. |
↑21 | ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفهالعرفان، ورق 14 ب. |
↑22 | جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص372؛ زرکوب شیرازی، احمد بن ابی الخیر، شیرازنامه، ص125؛ فصیح خوافی، احمد بن جلال الدین محمد، مجمل فصیح خوافی، در حوادث سال 604؛ فسائی، حسن، فارسنامه ناصری، ج2، ص306. |
↑23 | ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ورق14 ب. |
↑24 | ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ورق 14ب. |
↑25 | سمعانی، عبدالکریم بن محمد، انساب، ورق 302 الف؛ حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، فهرست اعلام؛ ابن خلکان، احمد بن محمد، باب الف، ج1، ص31-33. |
↑26 | جنید شیرازی، مُعین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص243. |
↑27 | ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص276. |
↑28 | ماسینیون، لوئی، زندگانی وآثار روزبهان بقلی، ص278. |
↑29 | جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص299-300 و ص244. |
↑30 | جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص263- 65. |
↑31 | دانش پژوه، محمدتقی، روزبهان نامه، ص24. |
↑32 | دانش پژوه، محمدتقی، روزبهان نامه، ص26. |
↑33 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص20. |
↑34 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مقدمه عبهر العاشقین، ص84. |
↑35 | غنی، قاسم، بحث در آثار و افکار حافظ، ص395. |
↑36 | ارنست، کارل، روزبهان بقلی، ص191. |
↑37 | جامی، عَبدالرحمن، نفحات الانس، ص288. |
↑38 | آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص35. |
↑39 | ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ص31؛ بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مقدمه عبهر العاشقین، ص50؛ ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص279- 280. |
↑40 | آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص23. |
↑41 | جنید شیرازی، معین الدین اَبوالقاسم، شد الازار، ص243. |
↑42 | ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بَقلی، ص278. |
↑43 | جامی، عبدالرّحمن، نفحات الانس، ص288. |
↑44 | معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، ج2ص286. |
↑45 | جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص243؛ شیرازی، عیسی بن جُنید، هزار مزار (ترجمه شد الازار)، ص110. |
↑46 | جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شدّ الازار، ص243. |
↑47 | شیرازی، عیسی بن جنید، هزار مزار (تَرجمه شد الازار)، ص110. |
↑48 | ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ص53الف؛ فسائی، حسن، فارسنامه ناصری، ج2، ص147. |
↑49 | جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، ص243 |
↑50 | شیرازی، عیسی بن جنید، هزار مزار (ترجمه شدّ الازار)، ص110. |
↑51 | جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس، چاپ لیس، ص288. |
↑52 | معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، ج2، ص286. |
↑53 | ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص278. |
↑54 | ضیاءالدین ابوالنجیب عبدالقاهر سهروردی (۴۹۰-۵۶۳) از مشایخ صوفیه در سده ششم هجری بود. او آغازگر و مرکز اتصال برخی سلاسل صوفیه، از جمله سلسله سهروردیه است. رشته تصوف او به شهابالدین سهروردی و پس از او نیز به عزالدین محمود کاشانی (متوفی ۷۳۵ق) مؤلف مصباحالهدایه ومفتاحالکفایه میرسد. پس از مرشدش احمد غزالی او به طور رسمی آغازگر سلسله ذهبیه بود و به گونهای قطب دهم این سلسله و اولین قطب غیرمشترک میان سلسله ذهبیه و سلسله مولویه و سلسله نعمت اللهیه بود. |
↑55 | ر.ک: ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص109؛ سخاوی، علی بن احمد، تحفه الاحباب، طبع قاهره، 1356ق، ص239. |
↑56 | ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، 276- 277. |
↑57 | جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص247؛ شیرازی، عیسی بن جنید، هزار مزار (ترجمه شد الازار)، ص112؛ جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس چاپ لیس، ص289. |
↑58 | ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ص152. |
↑59 | ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ورق 11 الف و ورق 117 ب؛ جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الازار، ص247؛ خواندمیر، غیاث الدین، حبیب السیر، چاپ خیام، ج2، ص330؛ حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، چاپ دوم، ج1، ص196 و ج2، ص1131؛ حسینی شیرازی، فرصت الدوله، آثار العجم، ص461؛ معصوم علیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، ج2، ص287؛ فسائی، حسن، فارسنامه ناصری، ج2، ص147 و ص157. |
↑60 | «سال 606ق مطابق 1209م.» [ماسینیون، لوئی، زندگانی و آثار روزبهان بقلی، ص277.] |
↑61 | مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج2، ص399. |
↑62 | ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه العرفان، ورق 11 الف. |
↑63 | حسینی شیرازی، فرصت الدوله، آثار العجم، ص462. |
↑64 | مستوفی، حمدالله، نزهه القلوب، المقاله الثالثه، بسعی و اهتمام گای لیسترانج، 1331ق، ص116. |
↑65 | ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه اهل عرفان، ص35. |
↑66 | جنید شیرازی، معین الدین ابوالقاسم، شد الإزار، ص245. |
↑67 | رازی، ابوالفتوح، روح الجنان، ص168 به نقل از آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص33. |
↑68 | آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص34. |
↑69 | آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص33. |
↑70 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 12. |
↑71 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص7. |
↑72 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهر العاشقین، ص102. |
↑73 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 185. |
↑74 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 14 به نقل از کارل ارنست، روزبهان بقلی، ترجمه مجد الدین کیوانی، ص96. |
↑75 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 19 به نقل از کارل ارنست، روزبهان بقلی، ترجمه مجد الدین کیوانی، ص95. |
↑76 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص315. |
↑77 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص413. |
↑78 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص132. |
↑79 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 176. |
↑80 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 157 و 35. |
↑81 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 98. |
↑82 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 128 و 129. |
↑83 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 5. |
↑84 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 111، بند 163. |
↑85 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 194 و 198 و 148. |
↑86 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهر العاشقین، ص134 و ص29 و ص28. |
↑87 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص142. |
↑88 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص99. |
↑89 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص293. |
↑90 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص383. |
↑91 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مشرب الارواح، ص208؛ بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص208. |
↑92 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عرائس البیان، ج1، ص7؛ بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، تقسیم الخواطر، ص36. |
↑93 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص114 و ص320. |
↑94 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص136. |
↑95 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهر العاشقین، مقدمه، ص90_91. |
↑96 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهر العاشقین، ص45. |
↑97 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، تفسیر عرائس البیان فی حقائق القرآن، ج1، ص88. |
↑98 | پورجوادی، نصرالله، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی، برگ آ-ب. |
↑99 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 10. |
↑100 | ارنست، کارل، روزبهان بقلی، ص64. |
↑101 | ارنست، کارل، روزبهان بَقلی، ص64. |
↑102 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند14، ص9. |
↑103 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند49. |
↑104 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مقدمه عبهر العاشقین، ص۲۱. |
↑105 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الأسرار و مکاشفات الأنوار، بند۱۷، ص۱۰۸. |
↑106 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص57. |
↑107 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص56. |
↑108 | «بدانستیم که اصول متشابه در شطح از سه معدن است: معدن قرآن، و معدن حدیث و معدن الهام اولیا.» [بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص58.] |
↑109 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهر العاشقین، ص6. |
↑110 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص115. |
↑111 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص158. |
↑112 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهرالعاشقین، ص11. |
↑113 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهرالعاشقین، ص۴، فصل اول، بند۶_۸. |
↑114 | ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه اهل العرفان، ص29. |
↑115 | ابراهیم بن صدرالدین روزبهان ثانی، تحفه اهل العرفان، ص83 و ص37. |
↑116 | رازی، ابوالفتوح، روح الجنان، ص195؛ ارنست، کارل، روزبهان بقلی، ص199. |
↑117 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص59. |
↑118 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مشرب الارواح، ص47. |
↑119 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص33. |
↑120 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مشرب الأرواح، ص252. |
↑121 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، العرف العاطر فی معرفه الخواطر و غیرها من الجواهر(تقسیم الخواطر)، ص296. |
↑122 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، عبهر العاشقین، ص69. |
↑123 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص219 و ص114. |
↑124 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، مشرب الأرواح، ص303. |
↑125 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 47، ص20. |
↑126 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، ص98. |
↑127 | رازی، ابوالفتوح، روح الجنان، ص211؛ آریا، غلامعلی، شیخ شطاح، ص40. |
↑128 | بایقرا، سلطان حسین بن سلطان منصور، مجالس العشاق، ص146 و ص78. |
↑129 | رک. جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس، چاپ لیس، ص290؛ جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس، چاپ نول کشور، ص242. |
↑130 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، کشف الاسرار، بند 60. |
↑131 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص317. |
↑132 | بقلی شیرازی، روزبهان بن ابینصر، شرح شطحیات، ص434. |
↑133 | دانش پژوه، محمدتقی، روزبهان نامه، ص27. |
↑134 | دانش پژوه، محمدتقی، روزبهان نامه، ص28. |